جدول جو
جدول جو

معنی خشت زرین - جستجوی لغت در جدول جو

خشت زرین
(خِ تِ زَرْ ری)
خشت طلائی. کنایت از آفتاب عالمتاب است. (از انجمن آرای ناصری) (از برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تشت زرین
تصویر تشت زرین
تشتی که از زر ساخته شده
کنایه از خورشید
تشت زر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خشت زن
تصویر خشت زن
خشت کار، کسی که گل به قالب می زند و خشت درست می کند، کسی که کارش آجرچینی و بنا کردن دیوارهای ساختمان با خشت یا آجر است، خشت مال
فرهنگ فارسی عمید
(خِ تَ کِ زَرْ ری)
کنایت از آفتاب عالمتاب. (از برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
(تَ تِ زَرْ ری)
کنایه از خورشید است. (برهان) (آنندراج). تشت زر. آفتاب. (فرهنگ رشیدی) (ناظم الاطباء). و رجوع به تشت زر و تشت آسمان شود
لغت نامه دهخدا
(پَ شَ / شِ یِ زَرْ ری)
شرارۀ آتش را گویند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(خِ تِ پَ)
خشت آخری بنا. آخرین خشت ساختمان:
آنچه بدو خانه نوآیین بود
خشت پسین آب نخستین بود.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(خِ زَ)
عمل خشت زن:
خشت زنی پیشۀ پیران بود
بارکشی کار اسیران بود.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(بَ گَ تَ)
پارۀ گل در قالب خشت زنی قرار دادن وبشکل قالب در آوردن و در آفتاب گذاردن تا خشک شود و برای ساختن بنا بکار آید. خشت ساختن. خشت مالیدن. خشت مالی کردن. تلبین. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب) :
لاف از سخن چو در توان زد
آن خشت بود که پرتوان زد.
نظامی.
پیرهن خود ز گیا بافتی
خشت زدی روزی از آن یافتی.
نظامی.
بوفای تو که گر خشت زنند از گل من
همچنان در دل من مهر و وفای تو بود.
سعدی (بدایع).
- خشت در دریا زدن، کار بیحاصل کردن، کار بی فایده کردن:
نیکخواهانم نصیحت می کنند
خشت در دریا زدن بی حاصل است.
، خشت انداختن. خشت (اسلحه ای است) بطرف زدن
لغت نامه دهخدا
(پَ گِ رِ تَ / تِ)
خشت مال. قالب دار. آنکه خشت می سازدبه قالب. (یادداشت بخط مؤلف). کس که خشت می سازد. (از ناظم الاطباء). ملبن. (دهار). لبّان:
غلام آبکش باید و خشت زن
بود بندۀ نازنین مشت زن.
سعدی (گلستان).
، آنکه جنگ کند به خشت و زوبین. (شرفنامۀ منیری). تیرانداز. (ناظم الاطباء). خشت انداز. زوبین انداز
لغت نامه دهخدا
(خِ تِ زَ)
خشتی که از طلا ساخته شده است. کنایت از آفتاب است. (از انجمن آرای ناصری) (از برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پشه زرین
تصویر پشه زرین
شراره آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشت زنی
تصویر خشت زنی
عمل و شغل خشت زن، عمل خشت زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خشت زن
تصویر خشت زن
آنکه خشت سازد خشت ساز، آنکه خشت را بهنگام جنگ پرتاب کند
فرهنگ لغت هوشیار
خشت ساز، خشت مال، خودستا، رجزخوان، لاف پیما
فرهنگ واژه مترادف متضاد